آخرين تولد من... ( شعرى از سامان عظيمى )

.....................



آخرين تولد من... ( شعرى از سامان عظيمى )

چه جشن سوت و كورى دارم امشب!!!

عجب رسمى!!! چرا گريونه چشمم؟؟؟

درست وقتى كه قلبم تند تند مى زد...

چشام خشك شد به در باز هم نيومد...

پاييز رفت و زمستون هم رسيد ، هفده بهمن...

نيومد كه نيومد به جشن من...

شايد... شايد اين آخرين تولدم شه...

بگين جونى نموند اين آخرهاشه...

اگه امشب نياد قلبم ميميره...

بگين ميرم بلكه غصه ش بگيره....

بگين تنها بود و غم هاش زياد بود...

دارم جون ميكنم بگين بياد زود... خدا ، كاش كه ميومد پاى اين شمع...

بازم فوتش كردم با كوهى از غم...

حالا من موندم و يك حس مبهم ؛

كه باز ابر چشام ميباره نم نم...

منو كيك و يه بارونه تو چشمام!!!

هنوزم توى جشن تنهاى تنهام!!!

منو لبخند مصنوعى... يه عكسى يادگارى...

كجايى؟ كجايى سر روى شونه م بذارى...؟

همه هستند ولى.. جاى تو خالى...

فقط حس تو هست همين حوالى...

نشستم پاى تيك و تيك ساعت...

بيا برگرد ديگه ، ندارم طاقت...

اشك هام رو گونه هام خشك شد عزيزم...

طبق معمول توى جشنم مريضم...

بازم من موندم و اين حس مبهم...

منو گيتارمو يك عالمه غم...

دلم ميخواست يه كادو از تو باشه...

اى كاش اين آخرين جشنم نباشه...

دلم خوش بود مياى بعده يه سالى...

ميگفتى يك تبريك خشك و خالى...

ببين با ياد تو جشنم تموم شد...

دلم حدس زد نياى ، آخر همون شد...

شايد زياد بوده توقع من!!!

اينم از آخرين تولد من... اينم از آخرين تولد من... .

" از وقتى رفتى عزيزم ، هيشكى نبود براى من تولد بگيره...

طفلكى دل وقتى تولدش ميشه ، يه گوشه ماتم ميگيره...!!!

وليكن كاش ميومدى به آخرين تولدم...

پاييزو سر كردم ولى از انتظار خسته شدم...

به احترام رفتنت شايد منم امسال برم...

يه طورى از اينجا ميرم همه بگن مقصرم...

اما قسم به حرمت اشك شبونه تو نماز مادرم پيشت ميمونه دل من...

اين آخرين تولده... خدانگهدار گل من..."

( داداش ها و آبجى هاى مهربونم اين شعرو تو روز

17 بهمن 1391 يعنى "روز تولدم" نوشتم

و چون به نت دسترسى نداشتم نتونستم همون موقع مطلبمو درج كنم ....

دعا كنين اين آخرين تولدم نباشه...

خيلى دوستتون دارم . سامان.



نظرات شما عزیزان:

y ashegh
ساعت17:34---26 اسفند 1391
kheili naz bood, ishala tavalode 120 salegir

y ashegh
ساعت17:03---26 اسفند 1391
این کلبه چون آتشکده ، زندان من است
بیمارم و دیدار تو درمان من است
هر چند که تنها و غریبم اینجا
از عشق تو صد خاطره مهمان من است


sara
ساعت23:28---12 بهمن 1391
salam dadashe mehraboonam.khoobi?mc az in hame lotfet montazere bargashtet hastam.manam del tangetam.kheily kheily movazebe khodeto mesle hamishe khoobiyat bash.
پاسخ: salam aji saram, ye dooneie


پرنسس
ساعت23:00---9 بهمن 1391
دستهایم را تا ابرها بالا برده ای







و ابرها را تا چشمهایم پایین







عشق را در کجای دلم …..







پنهان کرده ای که :







هیچ دستی به آن نمیرسد
پاسخ: mamnoon ajimmmmmm


پرنسس
ساعت20:43---7 بهمن 1391
ڪـاش وَقتاے تَنہایے



یڪـے اَز تو سایہ می اومَـב و مثل پسَرخالہ مےگفت:







نون بگیرҐ؟







نَفت بیارҐ؟







اِ، בلت گرفتہ؟







میگفتَم آرہ...







بَعـב فقَط مےشَست ڪـنارم سڪـوت میڪَـرב...







مےگفت بہ בَرَڪـ ڪـہ رَفتـہ ...







مـَטּ هـَم مثل ڪـلاہ قرمزے سرم مےذاشتَم رو زانوش...







همیـטּ، فقَط همیـטּ..
پاسخ: خيييييلى زيبا بود. ممنونم آجيم...


ارمین
ساعت11:02---23 دی 1391




هـــــیـــــچ وقــــت















هيچ وقت















هيچ















وقت







اشــــک اونــــی که دوســـــش داری رو درنــــــیار...







چـــــون ممــــکنه هـــــــمراه اشــــــکاش







از چشـــــــمش بیوفــــــتی...!!!
پاسخ: mersi a hozoure garmet dadash... aliiiiiiiii bood


neda
ساعت17:04---21 دی 1391

و من اینو می دونستم
وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو “داداشی” صدا می کرد .
به اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه . اما اون توجهی به این مساله نمیکرد .
آخر کلاس پیش من اومد و جزوه جلسه پیش رو خواست . من جزومو بهش دادم .بهم گفت:”متشکرم”.

میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط “داداشی” باشم . من عاشقشم . اما… من خیلی خجالتی هستم ….. علتش رو نمیدونم .
تلفن زنگ زد .خودش بود . گریه می کرد. دوستش قلبش رو شکسته بود. از من خواست که برم پیشش. نمیخواست تنها باشه. من هم اینکار رو کردم. وقتی کنارش نشسته بودم. تمام فکرم متوجه اون چشمهای معصومش بود. آرزو میکردم که عشقش متعلق به من باشه. بعد از ۲ ساعت دیدن فیلم و خوردن ۳ بسته چیپس ، خواست بره که بخوابه ، به من نگاه کرد و گفت :”متشکرم ” .
روز قبل از جشن دانشگاه پیش من اومد. گفت :”قرارم بهم خورده ، اون نمیخواد با من بیاد” .
من با کسی قرار نداشتم. ترم گذشته ما به هم قول داده بودیم که اگه زمانی هیچکدوممون برای مراسمی پارتنر نداشتیم با هم دیگه باشیم ، درست مثل یه “خواهر و برادر” . ما هم با هم به جشن رفتیم. جشن به پایان رسید . من پشت سر اون ، کنار در خروجی ، ایستاده بودم ، تمام هوش و حواسم به اون لبخند زیبا و اون چشمان همچون کریستالش بود. آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه ، اما اون مثل من فکر نمی کرد و من این رو میدونستم ، به من گفت :”متشکرم ، شب خیلی خوبی داشتیم ” .
یه روز گذشت ، سپس یک هفته ، یک سال … قبل از اینکه بتونم حرف دلم رو بزنم روز فارغ التحصیلی فرا رسید ، من به اون نگاه می کردم که درست مثل فرشته ها روی صحنه رفته بود تا مدرکش رو بگیره. میخواستم که عشقش متعلق به من باشه. اما اون به من توجهی نمی کرد ، و من اینو میدونستم ، قبل از اینکه خونه بره به سمت من اومد ، با همون لباس و کلاه فارغ التحصیلی ، با وقار خاص و آروم گفت تو بهترین داداشی دنیا هستی ، متشکرم.
میخوام بهش بگم ، میخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط “داداشی” باشم . من عاشقشم . اما… من خیلی خجالتی هستم ….. علتش رو نمیدونم .
نشستم روی صندلی ، صندلی ساقدوش ، اون دختره حالا داره ازدواج میکنه ، من دیدم که “بله” رو گفت و وارد زندگی جدیدی شد. با مرد دیگه ای ازدواج کرد. من میخواستم که عشقش متعلق به من باشه. اما اون اینطوری فکر نمی کرد و من اینو میدونستم ، اما قبل از اینکه بره رو به من کرد و گفت ” تو اومدی ؟ متشکرم”
سالهای خیلی زیادی گذشت . به تابوتی نگاه میکنم که دختری که من رو داداشی خودش میدونست توی اون خوابیده ، فقط دوستان دوران تحصیلش دور تابوت هستند ، یه نفر داره دفتر خاطراتش رو میخونه،دختری که در دوران تحصیل اون رو نوشته. این چیزی هست که اون نوشته بود:
” تمام توجهم به اون بود. آرزو میکردم که عشقش برای من باشه. اما اون توجهی به این موضوع نداشت و من اینو میدونستم. من میخواستم بهش بگم ، میخواستم که بدونه که نمی خوام فقط برای من یه داداشی باشه. من عاشقش هستم. اما …. من خجالتی ام … نمی‌دونم … همیشه آرزو داشتم که به من بگه دوستم داره. ….
ای کاش این کار رو کرده بودم ……………


neda
ساعت12:26---21 دی 1391
وقتی تو باشی ؛ زندگی برایم زیباست ؛ عاشقی برایم با معناست !
وقتی تو باشی ؛ قلبم بی آرزوست ، ای تنها آرزوی من در لحظه های تنهایی !
وقتی تو عزیز دلم باشی ؛ همدمم باشی ؛ سر پناهم باشی ؛ طلوع آفتاب برایم آغاز یک روز پر خاطره دیگر با تو است !
تو هستی ، برای من هستی ، تا آخرش همه هستی ام هستی !!!
حالا من هستم و یک عشق پاک در قلبم !
وقتی تو باشی ؛ عشق در وجودم همیشه زنده است ، میتپد قلبم تنها برای تو و می گذرد لحظه ها به یاد تو و می ماند برای همیشه یک عشق جاودانه در قلبهایمان !
وقتی تو گل من باشی ؛ باغچه خشگ قلبم بهاری می شود ، این دل از عطر و بوی تو پر از محبت و صفا می شود !
وقتی تو عشق من باشی ؛ این چشمها برای دیدن تو بی قرار و بی تاب می شود ، حضور تو در کنارم تنها آرزو می شود !
وقتی تو همدمم باشی ؛ دیگر تنهایی با من بیگانه می شود ، غم و غصه های دنیا در قلبم فراری می شوند !
تو باشی ؛ عزیز دلم باشی ؛ عشقم باشی ؛ دنیا برایمان بهشت همیشگی می شود !
وقتی تو باشی ؛ وقتی تو همه زندگیم باشی ، این دل فدای قلب مهربانت می شود ، چشمهایم همیشه منتظر دیدن چهره ماهت میشود !
وقتی تو باشی ؛ من نیز هستم ، زیرا تو درون قلبم هستی !
پس با من باش ای عشق جاودانه ام ؛ بیا تا با هم بخوانیم ترانه عاشقانه ام را که برای تو سروده ام !
ای تو که بی تو بودن برایم خواب همیشگی است !

سلام
چطوری؟
بازم بیاداداشی


پرنسس
ساعت23:08---20 دی 1391
عشق مثله قصه است



با یکی بود شروع میشه


با یکی نبود تموم میشه
.....................................................
سلام.خوبی؟
بپر بیا تولد گرفتم بدوووووو!!!
منتظرتما...


پرنسس
ساعت13:58---7 دی 1391
این چهار چیز را در زندگیت نشکن: اعتماد، قول، رابطه و قلب زیرا وقتى این‌ها مى‌شکنند صدا ندارند ولى درد بسیارى دارند
پاسخ: ممنون آجى خيلى زيبااااااااااااا بود...


ملینا اریا * مخروبه ی رویا *
ساعت22:50---20 آذر 1391
راستی منم عضو شدم تو وبلاگتون....
پاسخ: بى نهايت ممنونم... براى من باعث افتخاره آبجيه گلى مثل شما عضو گروهم شه... ممنون واقعأ


نگین
ساعت19:54---21 مرداد 1391
سلام داداش
قربونت نگران شدم
خوبم داداش
اتفاقی افتاده؟؟؟؟؟؟؟
فقط قوی باش
همیشه


نگین
ساعت16:35---14 تير 1391
فدات نفس

بهترینی


نگین
ساعت1:35---6 تير 1391
واه
چراتنها؟؟؟؟؟؟
مگه من مردم؟هاااااااااااااا؟
گرفتاری که همیشه هست
مهم امیدواریه ک نبایدبه ناامیدی تبدیل بشه
مگه نه؟


elahe & ramin
ساعت14:01---30 خرداد 1391
بازم سلام به داداش سامان گلم
آقاسامان من یه مشکلی پیداکردم واون هم اینه که وقتی اسم وپسوردموواسه وروداعضامیزنم پیغام میده اشتباههچیکاربایدبکنم؟؟؟؟؟؟؟


PARISA
ساعت17:00---15 خرداد 1391
me30.u lotf dari
پاسخ: Khahesh Mikonam Khahahare Golam Bazam Bia Khoshhal Misham


PARISA
ساعت20:32---14 خرداد 1391
slm manam ba u ham aghidam,me30 k sar zadi
پاسخ: MaMnooNam Azat Khahare Golam Az Ehterami K Be Aghayedam Ghaeli


farzaneh
ساعت14:52---9 خرداد 1391
salam dadashi

upam albate ein post ro taqdim kardam be khodet omidvaram khoshet biad
پاسخ: اومدم و خوندم خيلى خيلى خيلى قشنگ بود خوااااهر جونم ممنوم ازت خوب من .


erika
ساعت17:28---6 خرداد 1391
سلام دوست داشتی بهم سر بزن خوشحال میشم از وبلاگت خوشم اومد دوست داشتی لینکم کن و خبر بده لینکت کنم مرسی
موفق باشی


آینه ی نابینا
ساعت15:31---24 ارديبهشت 1391
سلام دوست خوبم !
مرسی که به وبم اومدی .
وبت رو دیدم . هدف قشنگیه اما اگه به عمل برسه . امیدوارم موفق باشی .
متاسفانه انقدر مشغله ی من زیاده که ممکنه نیست وقت اضافه داشته باشم که بتونم عضو نویسندگان شما بشم .
اما ازته آرزوی موفقیت دارم برات .
شاد باش .


مرتضی
ساعت19:40---21 ارديبهشت 1391
سلام ممون که سر زدی به من
منم خوشحال میشم اگه بتونم کمکی بهت بکنم
دوست داشتی برام تو نظرات بگو چه کاری ازم بر میاد انجام بدم


saman
ساعت16:45---17 ارديبهشت 1391
salam, aghayede ghashangi dari, پاسخ: خواهش مىكنم و ممنونم از لطفى كه بهم دارى

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نوشته شده توسط Saman Azimi در چهار شنبه 17 بهمن 1390

و ساعت 19:41



.:: Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by samanazimi ::.
.:: Design By :
wWw.loxblog.Com ::.




سلام دوست هاى گلم... به وبلاگ من خوش اومدید. امیدوارم از شعرها و دلنوشته هایی که براتون میذارم خوشتون بیاد... . دوستتون دارم. سامان
samanazimi84@yahoo.com




Saman Azimi
Nafas




۩ پناهگاه امن دل ۩ ( ABJi Mehrsa )
ღ☺◄░▒░☼دُختَـرﮯ بـآ اِسآنسـ غـــــــــم ღ☺◄░▒░☼ ( ABJi Zhila )
✯ ✮ ✔End world✔✮ ✯ ( Sherlok )
سنگ يا قلب ( ABJi Sana )
پسرى از شهر باران ( Dadash Mehrab )
دفتر احساسات من... ( ABJi Fatemeh )
ه♥●•٠·˙ ˙·٠•●♥حرفای نگفته♥●•٠·˙ ( ABJi Asal)
حقيقت عشق (ABJi Sadaf )
شب هاى بارانى ( Abji Zahra )
روزى روزگارى ( Dadash Saeed )
بنام خداى بچگى ها... (Abji yeganeh )
music parvaz ( Dadash Mohammad )
♡☼☃ تــا هـــســتــمــ ☃☼♡
لباس زير
کلبه تنهایی من ( ABJi Mina )
شبهای تنهایی ام ( ABJi Zahra )
SarPanahe_Asheghi_Bi Ma'shoogh ( DADASh Mehdi )
Faghat_Maale_Khodam_Baash ( ABJi Narges )
Salam Banoo ( ABJi Maryam Banoo )
Khaterate_Tanhayi_Ham ( ABJi Zahra )
AĻ@cн!ģħ ♪ ☼☺♣ ღ♪☼☻♥ (ABJi Kimiya )
Istgah_Be_Istgahe_Ghalbam... ( ABJi Neda )
Saaf o Sade ( Dadash Ehsan SheytOon )
Harfe Del ( ABJi Ayla )
Khat_Khati_Haye_Zehne_Yek_Princess ( ABJi Princess )
Makhroobeye Roya ( ABJi Melina )
Korean Lovely ( ABJi Mina )
Beinol Haramein ( DADASh Farshad )
Hasti ( ABJi Roghi )
Ghamkade ( ABJi Mehrsa )
Dokhtari_Az_Jense_Baran ( ABJi ... )
Zemzeme_Haye_del (ABJi Yekta And ABJi Elham )
Gham Kade (ABJi Mahsa )
Eshgh Bazi ( ABJi Sheida )
Man Hani 15 Saal Daram . . . ( ABJi Hani )
Taranom ( ABJi Elnaz )
Delbakhteh ( ABJi Zahra )
TEARs & SMILEs ( DADASh Siavash )
Dokhtari_Az_Ehsaso_Havaye_Barooni (ABJi Maryam.Nana)
Marde Tanha ( DADASh . . . )
Asheghe Tanha (DADASh Siamak)
Eshghe Ma ( ABJi Dijam )
Gooyand_Khoda_Hamishe_Ba_Mast.... (DADASh Hossein)
Love Story ( ABJi Diyana )
Tanha ( DADASh Mita )
Be_Faseleh_Yek_NafaS ( ABJI . . . KiKi )
Allah ( DADASh Hamed )
Man_Khodaro_Daram (ABJi Haimy )
Safare Eshgh ( Siavash + Farzaneh )
Zendegi_Lahze Hayi_Baraye_Ba_Ham_Boodan (ABJi Mitra)
Midooni Cheghadr Dooset Daram ? ( Elahe + Ramin )
Dokhtarane Darya (ABJi Sayeh & ABJi Nastaran)
Nagofte_Haye_Delam ( DADASh Nashenas )
Eshghe Tanhayi ( ABJi Shaghayegh)
Hamishe_Ba_Ham ( DADASh Yas o ZanDadash )
Ash'are Asheghane ( ABJi Atefeh )
ALone ( DADASh Ramin )
Daram_Divoone_Misham ( ABJi Sarina )
Dokhtaraki_Be_Name_Sahar (ABJi Sahar)
Mandegar_Tarin_Yadegar ( ABJi Nahid )
Lonely (DADASH Shahin)
Fereshte Haye Ashegh (ABJi Negin)
Rahgozar (ABJi SaharNaz)
DADASh Mehrdad
Eshgh Haye Dorooghin (ABJi Parisa)
DarkSide (ABJi ZarY)
Donyaye_Ghamgine_Mano_Hastim (ABJi Sogand)
DarD_O_Del (ABJi Negin)
DADASH Mehdi
Hanozam Asheghetam ( Fereshteh ABJi KoChOolOoYe AsheGh)
(Meysam + Mahsa)
Eshghe Pak (Faeze + Ahmad)
Eshghe ZiBa (ABJi Hasti)
DelShekasteh (DADASH Hadi)
Lonely Girl (ABJi Atieh )
Eshgh = Naresidan (ABJi Mohadese)
Dokhtare Tanha (ABJi Elena)
Kolbe_Tanhayie_Man (ABJi Farzaneh)
Ghalbe Shekasteh (ABJi Nafas)
DADASH Mohsen
Dokhtari AZ Jense Shishe (ABJi Kimiya)
Bahoone BI Bahoone (ABJi Sara)
Mehrabanane (AbJi Zahra)
Bale Shekasteye Man (ABJi Afsaneh)
AshegheMajazi (Saman Joon)
DADASH Mohammad Reza
Harime Del (ABJi Sahar)
Alma Ariyayi (ABJI ALMA)
ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان عشق حقيقى ، عاشقان حقيقى و آدرس delbakhtegan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لی





قالب بلاگفا












شعرهاى سامان عظيمى ؛ اس خالى , سعی کن همیشه تنها باشی , داستان عشق من , نثر , أدبی , نثر ادبی , عاشقانه ها , نثر، أدبی، نثر ادبی، عاشقانه ها , خداحافظ ,




»تعداد بازديدها:
»کاربر: Admin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 15
بازدید ماه : 239
بازدید کل : 76585
تعداد مطالب : 54
تعداد نظرات : 648
تعداد آنلاین : 1